بررسی انواع ارتباط جسمانی و ظاهری با امام مهدیعلیه السلام در زمان غیبت کبری
پس از بیان امکان، معنی، لزوم و فوائد ارتباط با امام زمانعلیه السلام (در مباحث گذشته)، به بحث و بررسی پیرامون انواع ارتباط در زمان غیبت کبری خواهیم پرداخت.
با توجه به آیهی شریفهی ۲۰۰ سوره آل عمران «ای کسانی که ایمان آوردهاید ؛ صبر کنید، یکدیگر را به صبر وادار کنید و رابطه داشته باشید و از خدا بپرهیزید، شاید رستگار شوید»(۱) خدای تعالی امر به ارتباط با امام زمان فرموده است؛ بنابراین با توجه به این آیه و روایات و پشتوانهی عقل موظف به انجام آن هستیم. از طرف دیگر در برخی از روایات، از «ادعای مشاهده و ارتباط» نهی شده است. بهترین و صریحترین این روایات، آخرین نامهای است که امام زمان (علیه السلام) برای آخرین نائب خاصشان (علی بن محمد سَمُری) ارسال داشتند. در این نامه، امام پس از بیان مطالبی پیرامون غیبت کبری، فرمودند: بزودی برخی از شیعیان، مشاهده و ارتباط با ما را ادعا میکنند ؛ آگاه باشید! کسی که قبل از خروج سفیانی و صیحهی (آسمانی)، ادعای مشاهده را نماید، دروغگو و افترازننده است. با توجه به این روایت و روایات دیگری همچون روایاتی که در آن به دیده نشدن امام زمانعلیه السلام در حج، مخفی بودن از دید مردم و… ارتباط با آن حضرت را منتفی دانسته است و مدعی ارتباط و مشاهده با حضرتعلیه السلام را باید تکذیب نمود.
اینک پرسشی مطرح است که منظور خداوند از ایجاد ارتباط، چه نوع ارتباطی است؟ و آن ارتباط مورد نهی روایات، چه نوع ارتباطی میباشد که مدعی آن کذاب و مفتر است و باید او را تکذیب نمود؟ برای اینکه بتوانیم انواع ارتباط در این برهه از زمان را بررسی کنیم، نیاز به ارائهی دو مقدمه است تا با آن بتوانیم نتیجهای کلی از بحث گرفته و بدین وسیله، انواع ارتباط با امام زمانعلیه السلام در زمان غیبت کبری را استنتاج نماییم.
مقدمه اول
همانطور که در مباحث گذشته (در بحث معنای ارتباط) بیان شد، با توجه به دلالت باب مفاعله بر دو جانبه بودن عمل، ارتباط با امام مهدیعلیه السلام نیز به دو صورت متصوّر میباشد؛ نخست اینکه ارتباط از جانب حضرت ولی عصر «ارواحنافداه»و با ارادهی ایشان صورت گیرد و دیگر اینکه ارتباط در ابتدا از جانب غیرامام عصرعلیه السلام ؛ یعنی مردم صورت پذیرد و به عبارت دیگر شروع این ارتباط از جانب ملاقاتکنندگان باشد.
مقدمه دوم
با توجه به روش ارتباط امامان معصومعلیهم السلام با عموم مردم در عصر خویش، ارتباط با آن انوار مقدسه رامیتوان به دو ارتباط کلی تقسیم نمود:
الف) ارتباط ظاهری: که این نوع ارتباط نیز خود به چند طریق صورت میپذیرفته است:
۱ . مشرف شدن به محضر آن بزرگواران و استفاده از آن انوار پاک با همین بدن ظاهری.
۲ . ارتباط به واسطهی فرستادن سفیر و جانشین (نائب(.
۳ . ارتباط به واسطهی ارسال توقیع (نامه) یا عریضه به سوی آن انوار پاک و بالعکس.
ب) ارتباط روحی و معنوی: این نوع ارتباط نیز به سه صورت صورت میپذیرفته است:
۱ . ارتباط روحی در حالت طبیعی (غیر از سه حالت خواب، مکاشفه و مشاهده(.
۲ . مشاهده معصومان علیهم السلام در دو عالم رؤیا و خواب.
۳ . مشاهده و ارتباط با معصومانعلیه السلام در عالم مکاشفه و مشاهده.
انواع ارتباط ظاهری
۱ . اولین راه، ارتباط ظاهری با امام زمانعلیه السلام، مشاهدهی بدن مقدس امام زمانعلیه السلام و درک حضور جسمانی ایشان میباشد، همانطور که دو فرد روبه روی یکدیگر مینشینند و سخن میگویند؛ یعنی دیدن همان جسمی که رسول اکرمصلی الله علیه وآله و بقیهی معصومانعلیهم السلام نیز با آن در بین مردم زندگی میکردند، میخوردند و میآشامیدند و در مجالسشان شرکت میکردند.
با توجه به مقدمهی اول، این ارتباط به دو گونه قابل تصور است : نخست اینکه ما به ارادهی خود و با انجام برخی از اعمال بدین مهم دست یابیم و آن حضرت را در زمان غیبت کبری مشاهده نماییم که این نوع ارتباط در زمان غیبت کبری، با توجه به روایاتی که به ما رسید است و علما نیز بدان اشاره نمودهاند، غیرممکن و منتفی است و هرگز کسی نمیتواند به واسطهی اعمالی از جمله گرفتن روزههای مختلف، خواندن دعا و نمازهای بسیار و یا رفتن چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله و یا جمکران و یا هر عمل دیگری، به این مهم دست یابد؛ البته چه بسا اشخاصی به واسطهی انجام این اعمال به خدمت آن حضرت مشرف شدهاند و از ایشان بهرههای بسیاری بردهاند؛ ولی باید توجه داشت که این اعمال، راهی یقینی برای مشاهدهی آن جناب نمیباشد. پس با توجه به مطالبی که بیان شد، راهی حتمی که بتوان با انجام آن و با ارادهی خود بدن مقدس آن حضرتعلیه السلام را مشاهده کرد و از ایشان بهرههای وافری برد، تا زمان ظهور آن جناب وجود نخواهد داشت و مدعی چنین ارتباطی را باید تکذیب نمود.
گونهی دوم این ارتباط، ارتباط از حانب حضرت ولی عصر «ارواحنافداه»است.این نوع ارتباط ممکن است و آن حضرت (عج) باذنالله و با ارادهی خویش که همان اراده الله است میتواند و بنابر مصالحی، خود را به صورت جسمانی به اشخاص گوناگون از جمله شیعه، سنی، مسیحی و…عالِم و عامی، پیر و جوان، زن و مرد و… نشان دادهاند. این طریق ارتباط در عصر غیبت کبری علاوه بر امکان، واقع نیز شده است و در تشرفهای گوناگون و از اشخاص متعدد که دارای دین، مذهب و صفات متفاوت بودهاند، حاصل شده است و اگر کسی بخواهد این تشرفها را انکار نماید، باید هزاران تشرفی را که در کتابهای معتبر و از مؤمنان و عالمان برجسته نقل گردیده است، منکر شود و عالمان پارسایی همچون علامه حلّی، سید بحرالعلوم، سیدبن طاووس، شیخ انصاری و… (رحمهم الله) را که بارها موفق به ملاقات با امام عصرعلیه السلام گردیدهاند و هیچ تردیدی در راستگویی و صحت سخنان آنان نمیباشد، دروغگو بپندارند.
۱ . ارتباط به واسطهی نماینده(نایب) و سفیر
یکی از راههای ارتباط در عصر غیبت صغری (همان طور که بدان اشاره شد)، ارتباط شیعیان با امام زمانعلیه السلام به واسطهی نایبان چهارگانه بود، که واسطهی میان امام عصرعلیه السلام و شیعیان بودند. از ویژگیهای این ارتباط این است که شیعیان با ارادهی خود، توسط نوّاب اربعه با امام زمانعلیه السلام ارتباط برقرار نمایند و بدین وسیله حاجتها و سؤالهای خویش را نزد امامعلیه السلام مطرح سازند.
اما پس از آخرین پیامی که به آخرین نایبشان ارسال فرمودند، ارتباط شیعیان با امام عصرارواحنافده توسط نایبان چهارگانه به طور کلی قطع شد؛ بدین ترتیب در زمان غیبت کبری نایبی وجود ندارد که بتوانیم از جانب خود به سوی امام زمانعلیه السلام فرستاده و بدین وسیله سؤالهای و حاجتهای خویش را به آن ناحیه مقدس برسانیم؛ اما اگر این ارتباط از جانب امام عصر «ارواحنافداه»صورت گرفت و ایشان توسط سفیر و یا ملازمانی که منصب خدمتگذاری آن حضرتعلیه السلام را در عصر غیبت کبری دارند، به حاجتهای متوسلان رسیدگی نمایند، بعید نمیباشد؛ همانطور که در کتب مختلف از جمله عبقریالحسان، نجمالثاقب، بحارالانوار و… به برخی از کسانی که حاجت از امام زمانعلیه السلام خواستهاند و توسط این ملازمان به حاجات خود رسیدهاند، اشاره شده است.(۲(
۲ . ارتباط به واسطهی توقیع (نامه) و یا عریضه.
از دیگر راههای ارتباط با امام مهدیعلیه السلام در عصر غیبت کبری، ارتباط توسط توقیع (نامه) و یا عریضه است. با توجه به اولین مقدمهای که در صفحات گذشته مرقوم شد، توقیع (نامه) از جانب امام عصر «ارواحنافداه»برای برخی از اشخاص و سعادتمندان از جمله شیخ مفید(ره)، سید ابوالحسن اصفهانی (ره) و آیه الله مرعشی نجفی (ره) ارسال شده است. این ارتباط از جانب شیعیان و با ارادهی آنها نیز میتواند انجام شود و بسیاری از شیعیان با استفاده از عریضههایی که پیرامون همین موضوع در کتب ادعیه از جمله صحیفه المبارکهالمهدیه و کلمه الامامالمهدی و… بیان شده است، به حوائج مادی و معنوی و… خود رسیدهاند. از جمله آنها میتوان به قضیهی زیر که در کتاب شریف نجمالثاقب بیان شده است، اشاره نمود. صاحب کتاب نجمالثاقب از میرزاعبدالرحیم نائینی ملقب به شیخالاسلام نقل میکند که فرمود:
برادرم میرزا محمد سعید که از طلاب علوم دینیه است، در سال ۱۲۸۵ ه . ق دردی در پایش ظاهر شد و پشت پایش ورم کرد به طوری که کج شد و از راه رفتن عاجز گردید.
پس از رجوع به اطبای مختلف و ناامیدی از معالجه توسط آنها میگوید: من دایی دیگری داشتم به نام میرزا ابوطالب که در زهد و تقوی مشهور بود؛ وی رقعهی حاجت به خدمت امام زمانعلیه السلام مینوشت و بسیار مجرب بود. مردم در مشکلات به او مراجعه میکردند و وی عریضه به امام عصرعلیه السلام مینوشت که سریع الاجابه بود و زود تأثیر میگذاشت.
والدهام از او خواهش کرد که برای شفای فرزندش استغاثه بنویسد. روز جمعه نوشت و والدهام آن را گرفت و با برادرم به چاهی که نزدیک قریه است، رفت. برادرم آن عریضه را در چاه انداخت و برای مادر و برادرم حالت گریه شدید بوجود آمد و این جریان در ساعت آخر روز جمعه بود.
چند روزی نگذشت که من در خواب دیدم سه سوار بر اسب به هیئت و شمائلی که در جریان اسماعیل هِرقِلی وارد شده، از صحرا رو به خانه میآیند. در آن حال جریان اسماعیل به خاطرم رسید و متوجه شدم که آن سوار جلویی حضرت حجت است و برای شفای برادر مریضم به خانه میآیند. آنان وارد خانه شدند و در حالی که برادرم در خانه به پشت خوابیده بود، حضرت صاحبالامر(عج) نزدیک آمدند و نیزهای را که به دست مبارکش بود، روی کتف برادرم گذاشت و فرمودند: دایی تو از سفر آمده است، برخیز؛ فهمیدم دایی میرزا علیاکبر را که در سفر تجارت بود و همه ناراحت او بودیم، میفرمایند. با این کار حضرت، برادرم از جا بلند شد و به استقبال دایی شتافت. از خواب بیدار شدم، دیدم طلوع فجر است؛ ولی هیچ کس برای نماز از خواب بلند نشده است؛ با خوشحالی و به سرعت نزد برادرم رفتم و او را از خواب بیدار کردم و گفتم: تو شفا پیدا کردی و حضرت حجت (عج(به تو عنایت فرموده است . دست او را گرفته و از زمین بلندش کردم. مادرم از خواب بیدار شد و داد زد: چرا او را بیدار کردی و چرا بلندش نمودی؟ او تازه به خواب رفته و از درد زیادی که کشیده بود، تازه راحت شده است ؛ گفتم: مادر! حضرت حجت (عج) شفایش داده است. برادرم بی اختیار شروع به راه رفتن کرد و بدون ناراحتی از مکانی به مکانی رفت. همان مریضی که قدرت راه رفتن نداشت، به خوبی راه افتاد . همه خوشحال شدیم ؛ خبر منتشر شد؛ تمام خویشان و آشنایان جمع شدند. از آن روز خون بند آمد و زخمها رو به بهبودی رفت و به تدریج خوب شد. بیش از یک هفته نگذشته بود که تمام بدن سالم شد و چند روز بعد از آن، داییام که در خواب دیده بودم ، سلامت وارد شد.(۳(
خلاصه بحث :
با توجه به مطالبی که بیان شد، به امور زیر میتوان دست یافت:
۱ . ارتباط منهی در روایات، همان ارتباط با امام زمانعلیه السلام به مانند نایبان خاص آن حضرت میباشد، که با اراده خود و در هر زمانی خدمت آن حضرت مشرف شده و از مکان سکونت ایشان باخبر بودند.
۲ . ارتباط جسمانی با امام زمانعلیه السلام اگر از جانب آن بزرگوار و با ارادهی ایشان صورت پذیرد، ممکن و واقع نیز شده است.
۳ . در عصر غیبت کبری (با توجه به روایاتی که در این باره به دست ما رسیده است)، امام زمانعلیه السلام دارای موالی و خدمتگذارانی میباشند که آنان در برخی از موارد، حاجتهای شیعیان متوسل را برآورده میکنند.
پی نوشتها :
۱ – «یا ایهاالذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله، لعلَّکم تفلحون».
۲ – از جملهی این قضایا میتوان به ماجرای تکان دهندهی «شیخ جعفر کاظمینی»
اشاره نمود؛ برکات حضرت ولی عصر (عج) (خلاصه عبقری الحسان)، ۱۱۸٫
۳ – شیفتگان حضرت مهدی(علیه السلام)، جلد ۲،ص ۱۲۹؛ به نقل از کتاب شریف نجم الثاقب.
حمید رضا محمدی خراسانی
www.shiastudies.com