آیا براستی در صحیحین از احادیث امام مهدی هیچ خبری نیست؟
از ادعاهای پوچ و بیاساس برخی، این است که بخاری و مسلم حدیثی درباره حضرت مهدی علیه السلام ثبت نکردهاند و این به معنای آن است که موضوع مهدویت نزد آنان پذیرفته نبوده و حدیث صحیحی ندارد و لذا در کتاب خود، روایت مهدویت را ذکر نکردهاند. پیش از بررسی این ادعا، لازم است چند مطلب گوشزد شود:
۱٫بخاری در کلام بسیار مشهوری درباره کتاب خود میگوید:
«این کتاب را با یکصد هزار حدیث صحیح (و به قولی با دویست هزار حدیث صحیح) نوشتم و حدیثهای صحیحی را که رها کردم، افزونتر است».
بنابراین، به تصریح خود بخاری، آنچه را که نقل نکرده، به علت ضعف نبوده؛ بلکه بسیاری از حدیثهایی را که صحیح میدانسته، در کتابش نیاورده است.
۲٫علمای اهل سنت معتقد نیستند که همه روایات نقل نشده در صحیحین، ضعیف میباشند؛ بلکه کاملاً عکس این است. از دیدگاه آنان احادیث صحیح بسیاری بوده که در صحیحین ذکر نشده است و لذا آنها را استدراک کردهاند تا بدین وسیله کاستیها صحیحین را جبران کنند.
۳٫هیچ یک از علمای رجال و حدیث شناس اهل سنت، تنها ملاک صحیح بودن یک حدیث را آمدن آن در صحیحین ندانسته است؛ بلکه بعضی از احادیث ـ که صحّت آنها نزد اهل سنت قطعی است ـ درصحیحین نیامده است. بهترین گواه این مدعا، حدیث «العشره المبشره بالجنّه» است که هیچ یک از بخاری و مسلم آن را نقل نکردهاند؛ ولی نزد اهل سنت از حدیثهای متواتر است.
۴٫کسانی که به بهانه نبودن حدیث درباره حضرت مهدی علیه السلام در صحیحین، منکر ظهور آن بزرگوار شدهاند، در واقع اطلاع دقیق و کافی از محتوای آنها ندارند.
پاسخ شبهه:
پوشیده نیست که احادیث امام مهدی علیه السلام در زمینههای گوناگونی است؛ از جمله: نام شریف، بعضی از اوصاف، نشانههای ظهور، روش و چگونگی حکومت و… بدیهی است که نیاز حتمی به آوردن کلمه «مهدی» در تمامی این حدیثها نیست؛ چون منظور از احادیث، کاملاً روشن و آشکار است. برای مثال ممکن است حدیث صحیحی در کتابی روایت شده باشد و در آن صفتی از صفات مهدی موعود در آخرالزمان با ذکر کلمه «المهدی» آمده باشد و همین حدیث در بخاری نقل و به جای آن کلمه «رجل (مردی)» ذکر شده باشد. در این صورت کدام عاقل و خردمندی در اینکه این حدیث مربوط به مهدی موعود علیه السلام است، شک و تردید میکند؟ اگر توجه به روایات و مقایسه آنها با یکدیگر را نپذیریم، در غیر این صورت اجمال در بسیاری از حدیثها به چه شکل برطرف شده و معنای درست آنها آشکار میگردد؟ آیا نزد علما، راه و روشی جز این است که حدیث مجمل را با حدیث مفصل تفسیر کنند، هرچند که آن دو در یک کتاب یا در دو کتاب جداگانه باشند؟
به علاوه، اگر به صحیح بخاری و صحیح مسلم مراجعه کنیم، خواهیم دید که آن دو دهها حدیث «مجمل» درباره حضرت مهدی علیه السلام نقل کردهاند که دیگر علمای اهل سنت آنها را به حضرت نسبت دادهاند؛ زیرا حدیثهای «صحیح» دیگری که در دیگر کتابهای صحیح و مسند و مستدرک ثبت شده، از آنها «رفع اجمال» میکند.
شگفتانگیزتر اینکه حدیث «المهدی حقٌ و هُوَ من ولد فاطمه» را چهار تن از علمای کاملاً مورد وثوق و اطمینان اهل سنت، در کتابهای خود از «صحیح مسلم» نقل کردهاند؛ ولی متأسفانه با مراجعه به چاپهای موجود و در دسترس امروزی این کتاب، اثری از آن وجود ندارد! آن چهار نفر عبارتاند از:
الف. ابن حجر هیثمی(م ۹۷۴ ه( در کتاب الصواعق المحرقه باب یازدهم، فصل اول، ص۱۶۳؛
ب. متقی هندی حنفی (م ۹۷۵ ه( در کتاب کنزالعمال، (ج ۱۴، ص۲۶۴، ح۳۸۶۶۲)؛
ج. شیخ محمد علی صبان (م ۱۲۰۶ ه( در کتاب اسعاف الراغبین (ص ۱۴۵)؛
د. شیخ حسن عدوی حمزاوی مالکی (م ۱۳۰۳ ه( در کتاب مشارق الانوار (ص۱۱۲).
به هر حال بخشی از احادیث نقل شده در صحیح مسلم و بخاری را نمیتوان جز به حضرت مهدی علیه السلام نسبت داد یا تفسیر کرد. این برداشت و استنباط ما در فهم حدیثهای این دو کتاب نیست؛ بلکه از مطالب مورد اتفاق پنج تن از شارحان صحیح بخاری است که در بخش مربوط به آن توضیح داده میشود.
حدیثهای صحیح مسلم و بخاری که در ارتباط با حضرت مهدی علیه السلام تفسیر شده است
۱٫ احادیث خروج دجال در صحیحین
بخاری در صحیحش به یک روایت درباره خروج دجال و فتنه او، بسنده کرده است. در حالی که در صحیح مسلم، دهها حدیث درباره خروج، روش، اوصاف، خرابکاری، فساد، لشکرکشی و سرانجام او نقل شده است و در روایاتی دجال از جمله علامات ظهور و خروج حضرت مهدی علیه السلام شمرده شده است.
۲٫ احادیث نزول عیسی علیه السلام در صحیحین
بخاری و مسلم هر دو با اسناد خود از ابوهریره نقل کردهاند که گفت:
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«چگونهاید اگر پسر مریم بر شما فرود آید، در حالی که امامتان از شما باشد؟»۱
مسلم با اسنادش از جابر بن عبدالله آورده است:
«شنیدم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: گروهی از امتم آشکارا تا روز قیامت براساس حق پیکار میکنند. پس عیسی بن مریم فرود میآید. فرمانده گروه گوید: بیا و بر ایمان نماز بگزار! میگوید: خیر، به درستی که برخی از شما به پاس گرامی داشت این امت بر دیگران امیر هستند.»۲اگر به دیگر کتابهای حدیثی اهل سنت ـ صحیح و مسند و غیره ـ مراجعه کنیم، روایات فراوانی را مییابیم که به صراحت بیان میکنند که فرمانده گروهی که تا روز قیامت بر پایه حق پیکار میکند، کسی جز حضرت مهدی علیه السلام نخواهد بود. به عنوان نمونه حدیث را ذکر میکنیم:
الف. ابن ابی شیبه از ابن سیرین نقل کرده است:
«مهدی از این امت و همان کسی است که بر عیسی بن مریم امامت میکند.»۳
ب. ابونعیم از ابن عمرودانی از حذیفه نقل کرده است:
«رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: مهدی علیه السلام نظر افکند. در حالی که عیسی بن مریم فرود آمده، گویی آب از موهایش میچکد. سپس حضرت مهدی علیه السلام میگوید: جلو برو و با مردم نماز بگزار. پس عیسی علیه السلام گوید: نماز تنها برای شما برپا شده است. پس (عیسی) پشت سر مردی از فرزندان من نماز میگزارد.»۴
در کتاب فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، به تواتر حدیثهای مهدویت تصریح شده است؛ از جمله در شرح حدیث پیشین، میگوید:«نماز خواندن عیسی پشت سرمردی از این امت ـ با توجه به اینکه در آخر الزمان و نزدیک قیامت است ـ نشانگر صحّت و درستی گفتههایی است که میگوید: به درستی که زمین از قائمی برای خدا یا حجت خالی نخواهد ماند».۵قسطلانی در شرح بر بخاری، این حدیث را به حضرت مهدی علیه السلام تفسیر کرده، میگوید: حضرت عیسی علیه السلام در نماز به امام مهدی علیه السلام اقتدا میکند.۶ این مطالب در عمده القاری فی شرح صحیح البخاری نیز وجود دارد.در کتاب فیض الباری در تفسیر حدیث بخاری تأکید بیشتری هست. در این کتاب، حدیثی از ماجه قزوینی آورده و سپس میگوید: پس مصداق «الامام» در این حدیث همان «امام مهدی» است.۷ در حاشیه البدر الساری الی فیض البخاری شرح مفصلی در باره حدیث فوق آورده و توضیح میدهد که شارح حدیث، باید به احادیث دیگر صحابه در همان زمینه مراجعه کند. لذا جمع حدیثهایی که مبیّن این حدیث بخاری است، او را بر ان داشت که تصریح کند: مراد از امام همان، امام مهدی علیه السلام است. سپس میافزاید: این معنا را حدیث ابن ماجه به تفصیل روشن کرده که استناد آن هم قوی است.۸
۳٫ احادیث صحیح مسلم «درباره کسی که مالها را میبخشد
مسلم با اسناد خود از جابر بن عبدالله آورده است:
«رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: در اواخر دوران امت من، خلیفهای خواهد آمد که مال را فراوان میبخشد و هیچ شمارش نمیکند.»۹ وی این حدیث را از طریقهای دیگری از جابر و ابوسعید خدری از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل میکند. صفت «پاشیدن مال» مبالغه در فراوانی است و در کتابها و روایات اهل سنت، هیچ موصوفی جز حضرت مهدی علیه السلام ندارد.ترمذی با اسنادش از ابوسعید خدری از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل میکند:«به درستی که مهدی در امت من است…(تا آنجا که فرمود) پس مردی نزد او میآید و میگوید: ای مهدی (مالی) به من بده، پس به اندازه توان حمل کردن او، در پیراهنش پول میریزد».۱۰این حدیث از ابوهریره و ابوسعید خدری و دهها طریق دیگر نقل شده است.
۴٫احادیث خسف بیداء در صحیح مسلم
مسلم در صحیح با اسناد خود از عبیدالله بن قبطیه آورده است: «حارث بن ابی ربیعه بن صفوان همراه با من بر ام سلمه امالمؤمنین وارد شدیم. از او درباره لشکری که به زمین فروی رود، پرسیدند (این در دوران عبدالله بن زبیر بود). ام سلمه گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: پناهندهای در خانه خدا پناه میبرد، آنگاه گروهی را به دنبالش میفرستند، هنگامی که آنان به بیداء میرسند، زمین آنها را در خود فرو میبرد».۱۱
پی نوشت:
. صحیح بخاری، ج۴، ص۲۰۵، کتاب الانبیاء، و صحیح مسلم، ج۱، ح۲۴۴، ص۱۳۶٫
۲ . صحیح مسلم، ج۱، ح۲۴۷، ص۱۳۷٫
۳ . المصنف، ج۱۵، ح۱۹۴۹۵٫
۴ . الحاوی للفتاوی، ج۲، ص۸۱٫
۵ . فتح الباری، ج۶، صص۳۸۳ ـ ۳۸۵٫
۶ . ارشاد الساری فی شرح صحیح البخاری، ج۵، ص۴۱۹٫
۷ . فیض الباری، ج۴، صص۴۴ـ۴۷٫
۸ . حاشیه البدر الساری الی فیض البخاری، ج۴، ص۴۴٫
۹ . صحیح مسلم ( به همراه شرح نووی)، ج۱۸، ص۳۸٫
۱۰ سنن ترمذی، ج۴،ح۲۲۳۴٫
۱۱ صحیح مسلم (به همراه شرح نووی)، ج۱۸، صص۴ – ۷
از کتاب انتظار ۴ ،امام مهدی در احادیث شیعه و سنی-محمدامین بالادستیان ، سیدمحمد روحانی ، جواد جعفری ، مهدی یوسفیان-www.isfahan.mahdi313.org